صدور احکام اعدام برای معترضان خیزش سراسری علیه حکومت، کاهش ارزش ریال در برابر ارزهای خارجی، ابراز نگرانی فعالان مدنی و سیاسی از برخورد با افراد بازداشتشده و سایر اتفاقهایی که در ایران رخ میدهند، زیر ذرهبین رسانهها و تحلیلگران قرار دارند. در ادامه، به برخی از مهمترین تحلیلهای منتشرشده درباره حضور نسل جوان در اعتراضها و تاثیر اعدامها بر ادامه تظاهرات اشاره شده است.
والاستریت ژورنال: نسل جوان متفاوت ایران
والاستریت ژورنال روز سهشنبه سیزدهم دسامبر (۲۲ آذر) در گزارشی نوشت: «در حالی که نوجوانان ایرانی اعتراضها علیه مقامهای این کشور را رهبری میکنند، خبرها از افزایش تعداد کشتهها یا زندانیها حکایت دارند.»
این رسانه تاکید کرد: «جوانان در تظاهراتی که پس از مرگ مهسا امینی در شهریورماه، سراسر ایران را فرا گرفت، نقش رهبری را ایفا میکنند.» و در ادامه، از نوجوانانی مانند سارینا اسماعیلزاده ۱۶ ساله به عنوان نسلی نام برد که به نسلهای قبلی شباهتی ندارد. در بخشی از این گزارش که به ویدیوهای منتشرشده از سارینا اسماعیلزاده استناد کرده، آمده است: «این دختر جوان زمانی گردش خود در مرکز خرید در کرج را در کانال یوتیوبش ثبت میکرد. در ویدیوهای او تصاویر غربی بهوضوح دیده میشوند؛ از جمله کلیپهایی از برنامههای تلویزیونی آمریکایی محبوب، آواز خواندن با موسیقیهای پاپ یا پوشیدن تیشرت تیم فوتبال موردعلاقهاش، بروسیا دورتموند آلمان. او به عنوان نماینده نسل جوان ایرانی میگوید: ما از خودمان میپرسیم که چرا نمیتوانیم تفریحاتی مانند بقیه جوانها در نیویورک یا لسآنجلس داشته باشیم.»
Read More
This section contains relevant reference points, placed in (Inner related node field)
اورشلیم پست: اعدام برای سرگردانی معترضان
اورشلیمپست در گزارشی، به اعدام معترضان خیزش سراسری اخیر در ایران پرداخت و نوشت: «اعدام در ملاعام برای سرگردانی و دور کردن معترضان از خواستههایشان است. بسیاری از ایرانیان بر این باورند که این اقدام یک راهکار حکومتی است تا مردم ایران از درخواست تغییر رژیم دست بردارند و به جای آن بر درخواست توقف اعدام تمرکز کنند. حکومت که احساس میکند قدرتش در خطر است، تصور میکند اگر اعدامها را متوقف کند، شاید مردم از خواسته تغییر رژیم دست بکشند. با این حال، فعالان سیاسی ایرانی میگویند آنچه مردم میخواهند، برکناری مطلق رژیم است و هیچ سازش یا حد وسطی وجود ندارد.»
در این گزارش، به نقل از یک معترض ایرانی با نام مستعار دارا تهرانی میخوانیم: «اقیانوسی از نفرت مردم از حکومت وجود دارد. این موج قویتر و فراگیرتر از موجهای قبلی است. با این همه، من فکر میکنم این امواج هنوز تاثیر لازم را ندارند؛ ما به یک سونامی نیاز داریم. انقلاب کنونی قدرت زیادی دارد، اما برای ادامه حیات به رهبری نیاز دارد. بدون رهبر ممکن است این موج عظیم فروکش کند.»
در بخشی دیگر، گفتههای یکی دیگر از معترضان درباره تاثیر اعدامها بر ارعاب و ترساندن مردم نقل شده و آمده است: «این معترض میگوید که یکی از دلایل مهم اعدامها ایجاد ترس در میان معترضان برای جلوگیری از حضور آنها در تظاهرات است. با این حال او تاکید میکند که چنین اقدامی، تاثیر موردنظر دولت را ندارد. ممکن است بعضیها بیشتر احساس ترس کنند، اما در نهایت مردم عصبانیتر میشوند و بیشتر از گذشته برای اعتراض و اعتصاب اقدام میکنند.»
گلوبال پالیسی ژورنال: تغییر اجتنابناپذیر در ایران
نشریه معتبر دانشگاهی گلوبال پالیسی ژورنال مطلبی با عنوان «تغییر در ایران ممکن است فوری نباشد، اما اجتنابناپذیر است» منتشر کرد. در این تحلیل، استدلال میشود که جنبش اعتراضی نسل زد ایران یک کارزار جسورانه و متنوع علیه جمهوری اسلامی است و معترضان به سیاستهای رژیم هرگز دوباره اصول سرکوبگرانه گذشته را نخواهند پذیرفت.
در بخشی از این مطلب میخوانیم: «پس از قتل مهسا امینی، جوانان ایرانی پیشبرد اعتراضها در این کشور را بر عهده گرفتند. آنها در تمام رسانههای اجتماعی، از رهبر ایران، سپاه پاسداران و به طور کلی پایههای جمهوری اسلامی ابراز انزجار کردند. بیباکی و عزم این نسل جوان حتی با وجود سرکوب وحشیانه حکومت ایران از بین نرفته و در حالی که تغییر واقعی ممکن است به این زودی رخ ندهد، زخمهای به جا مانده از این اعتراض التیامناپذیرند.»
نویسنده این یادداشت در ادامه تاکید کرد: «جوانان ایرانی با نسل گذشته خود تضاد فاحشی نشان میدهند. آنها با فناوریها و فعالیت در رسانههای اجتماعی، با زندگی غربی آشنا شدهاند. آنها ممکن است وقایعی مانند ۱۱ سپتامبر یا تهدید صدام حسین را به خاطر نداشته باشند، اما سرکوب وحشیانه جنبش سبز را به یاد دارند و دیدهاند که خامنهای آنها را از دسترسی به واکسن کرونا محروم کرد. آنها به اطرافشان نگاه میکنند و گشت ارشاد را میبینند که برادران و خواهرانشان را میکشد. با تمام اینها، این جنبش منحصر به نسل جوان و تنها از سوی زنان نیست. آنچه میبینیم این است که زنان و مردان نسلهای مختلف برای حمایت از فراخوان تغییر حکومت تلاش میکنند.»